مکه
 
 
 
نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : سه شنبه 89/4/29
نظر
نقد در واقع بیان نظر و ایده در مورد و مربوط به اندیشه ای ست.
اصولا با نقد، اندیشه را به چالش می کشند تا صاحب اندیشه را متنبه سازند، اتفاقی که برای همه ما افتاده است، دوستان می آیند نقدهای خودشان را در قالب نظر می دهند تا اگر نگفته ای هست مطرح کنند و یا اینکه ما را از زوایای گوناگونی که از دیده گذرانده ایم و ندیده ایم آگاه کنند.
اما نقد مراحلی دارد که طی آنها به موثر بودن آن کمک شایانی می کند که من به اقتضای سواد و اندیشه خودم چند مورد را ذکر می کنم:
?) آشنایی با صاحب اندیشه:
شناخت و آشنایی نسبت به صاحب اندیشه از این جهت مهم است که به ما کمک می کند تا بفهمیم طرف ما توان روانی نقد را دارد و یا اینکه نقد ما تا چه حد می تواند روی وی تاثیر بگذارد، اگر بفهمیم که نقد صحیح و بی غرض ما تاثیر مثبتی روی طرف می گذارد می توانیم که نقد خویش را بر اندیشه ایشان وارد کنیم.
? ) نقد بی طرف:
واقعا اگر ما خیرخواه وی اییم و می خواهیم تا طرف در خود بازنگری کند باید سعی کنیم که در نقدمان غرض ورزی های شخصی دیده نشود زیرا غرض ورزی ها از کیفیت یک نقد خوب می کاهد و این طور تداعی می شود که ما خواسته ایم با نقد از ایشان به خودنمایی پرداخته و با خرد و کوچک کردن وی خود را بالا ببریم .
?) زبان نقد:
زبان نقد بسیار مهم است ، بعضی ها از نقد صریح خوششان نمی آید و بعضی دیگر برعکس دوست دارند که دیگران صراحتا با آنها برخورد کنند. ضرب المثل معروفی ست که " زبان خوب مار را از لانه در می آورد." پس زبان و نحوه بیان بسیار مهم است، چندی پیش در مقاله "پلورالیسم و کثرت گرایی در اندیشه" نیز بر عامل زبان تاکید زیادی داشتم. و معتقدم که بیشتر سوءتفاهم ها به خاطر زبان است.
? نقدپذیری
اشخاص با توجه به خصوصیات روانی خود و شخصیتی که دارند درجه نقدپذیری شان متفاوت است ، بعضی نمی توانند به خود بقبولانند که اندیشه شان خبط است و از طرفی به قول معروف دوست ندارند که کم بیاورند ، دوستی دارم که اگر کاری را به اشتباه انجام دهد و اشتباهش را گوشزد کنی ، تحت هیچ شرایطی نمی پذیرد و با استلال های پی در پی که اکثرا هم در تناقض با هم اند، خود را تبرئه می کند ، غافل از اینکه ما می خیر خواه اوییم. بارها گفته ام که مهم نیست که پیش ما اقرار کند که اشتباه کرده است بلکه اگر نزد خویش نیز کمی بیاندیشد و به خبط خویش پی ببرد کافی ست ، زیرا مهم خود اوست که باید متوجه شود و سعی در رفع کاستی های خود باشد.
بعضی دیگر هم اصلا نقد را قبول ندارند و آن را تنها بازی برای خرد کردن اشخاص می دانند و به هیچ عنوان هیچ نوع نقدی را پذیرا نیستند. نقدها را اغلب به انحراف می کشانند و بر این عقیده اند که قصد تخریب وی را داریم .
اما بعضی ها هم هستند که از نقدها با آغوش باز استقبال می کنند و از کنار آنها به راحتی نمی گذرند و مورد بررسی قرار می دهند، تا با رفع نقوص، در جهت اعتلای خویش بکوشند.